بحران صندوقهای بازنشستگی یکی از موضوعاتی است که اقتصاد ایران سالهاست با آن درگیر بوده و کارشناسان و حتی سیاستگذاران نسبت به بحرانآفرینی این بخش از اقتصاد ایران ابراز نگرانی کرده تا جایی که از آن به عنوان یک ابرچالش در اقتصاد ایران نامبرده میشود.
کد خبر:
13578
زمان انتشار:
۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ - ۰۹:۰۳ قبل از ظهر -
8221 بازدید
![صندوق بازنشستگی](https://eknews.ir/wp-content/uploads/2023/05/222.jpg)
به گزارش شبکه خبری اقتصاد خوب، بحران صندوق های بازنشستگی یکی از موضوعاتی است که اقتصاد ایران سالهاست با آن درگیر بوده و کارشناسان و حتی سیاستگذاران نسبت به بحرانآفرینی این بخش از اقتصاد ایران ابراز نگرانی کرده تا جایی که از آن به عنوان یک ابرچالش در اقتصاد ایران نامبرده میشود.
وابستگی روزافزون و نگرانکنندهی صندوقهای بازنشستگی به منابع دولتی و بودجه عمومی از جمله مهمترین نشانههای ورشکستگی آنها به شمار میرود و طی سالهای گذشته هیچ راهحل مناسبی برای رهایی از بحران آنها پیدا نشده و یا به کار گرفته نشده است.
همچنین حاکمیت و مجموعه نهادهای صندوقها جدای از اینکه نگاهی آیندهنگرانه نداشته؛ بلکه تحمیل قوانین نامناسب و خصوصیسازی شتابزده مبنی بر واگذاری شرکتهای زیانده به صندوقها در ازای بدهی دولتی و همچنین تعیین مدیران غیرمتخصص و ناآشنا به مسائل بنگاهداری عوامل مختلفی هستند که در ایجاد بحران صندوقها نقش ویژهای داشتهاند.
براساس آمارهای ارائهشده از سوی وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی در ایران ۱۸ صندوق بازنشستگی وجود دارد که در مجموع حدود ۲۳.۶ میلیون مشترک و مستمریبگیر اصلی را تحت پوشش قرار دادهاند. این درحالیست که چهار صندوق درحال حاضر به پرداخت حقوق و مزایای بازنشستگان خود از محل منابع داخلی قادر نبوده و در قوانین بودجه سالانه مبالغی برای کمک به آنها درنظر گرفته میشود.
در حال حاضر صندوقهای بازنشستگی شامل صندوق بازنشستگی فولاد، کشوری، نیروهای مسلح و تامین اجتماعی بسیار وضعیت نابسامانی دارند و اگر قرار باشد همین وضعیت فعلی ادامه پیدا کند، دولت ناچار است تا ۴، ۵ سال آینده برای پوشش هزینههای این صندوقها و جلوگیری از ورشکستگی نیمی از بودجه عمومی را به صندوقهای بازنشستگی به غیر از تأمین اجتماعی اختصاص دهد.
بر اساس این گزارش، اخیرا اظهارنظری از سمت مدیرکل سابق بیمههای اجتماعی وزارت کار پیرامون بحران پیش روی صندوقهای بازنشستگی مطرح شد که واکنشهای زیادی را به همراه داشت.
سجاد پادام وضعیت کشور یونان را پس از روبه رو شدن با این بحران صندوقهای بازنشستگی به عنوان یکی از مصادیق جهانی این موضوع بیان کرد و برای تشریح عمق فاجعه اینطور اظهار کرد که: «کشور یونان ۱۰۰ جزیره فروخت تا بتواند مطالبات بازنشستگانش را بدهد، ما هم به زودی به این وضعیت دچار میشویم. ۳۰۰ هزار شهید دادیم که یک وجب خاک از دست ندهیم، اما ممکن است به جایی برسیم که مجبور شویم کیش، قشم و خوزستان را بفروشیم تا بتوانیم حقوق بازنشستگان را بدهیم.»
در واقع منظور وی از بیان این موضوع فروش کیش و قشم به عنوان راهکار برون رفت از این بحران نیست؛ بلکه نشان دادن تصویری است که شدت بحران را بتوان درک و انگیزه اصلاح را در بدنه سیاستگذاری و اجرایی ایجاد کند. همچنین از آنجایی که موضوع اصلاح ساختاری صتدوقهای بازنشستگی ارتباط تنگاتگی با معیشت بخش عمدهای از جامعه دارد، اقناع افکار عمومی و مطالبه مردم برای اصلاح مسیر، خود مولفه مهمی است. در حقیقت تغییر ریل مسیر صندوقهای بازنشستگی و نظام تامین اجتماعی مستلزم یک اجماع ملی است.
عامل بحران صندوق های بازنشستگی
اما عامل بحران صندوق های بازنشستگی چیست؟ مشکلات صندوقهای بازنشستگی به ۳ دسته تقسیم می شوند؛ برخی از مشکلات مبنایی هستند که با یک یا دوسال کار کردن و ایجاد قوانین حمایتی حل نمی شوند؛ مثلاً عدم تحقق نظام چندلایه ی تأمین اجتماعی، ساختار جمعیت وبهره وری کارکنان. دسته ای دیگر مانند: روشهای نادرست سرمایهگذاری و مدیران نا کارآمد صندوقها که مشکلات میان مدت هستند.
دسته دیگری که صندوقهای بازنشستگی را دچار بحران کرده مشکلات پارامتریک هستند. این مشکلات شامل پایین بودن سن بازنشستگی، نبود قاعده و قانونی مشخص در مورد صندوقهای بازنشستگی، کاهش نسبت پشتیبانی وسنوات مبنای محاسبه مستمری می شوند.
پیری جمعیت و سن بازنشستگی
متاسفانه در حال حاضر جمعیت حال حاضر ایران به سمت پیری می رود. دادههای پژوهشکده آمار نشان می دهد، جمعیت سالمند کشور در سالهای ۱۳۹۵ تا ۱۴۳۰ در سناریوهای مختلف حدود چهاربرابر می شود و از ۴ میلیون و ۸۷۰ هزار نفر در سال ۱۳۹۵ به حدود ۱۹ میلیون نفر در سال ۱۴۳۰ می رسد.
ارزیابی نرخ باروری در ایران هم که توسط سازمان ملل متحد انجام شده نیز نشان میدهد که این نرخ از ۲۸/۶ در سال ۱۳۵۸ به ۶۲/۱ در سال ۱۳۹۸ رسیده است. ادامه روند کاهش نرخ جمعیت می تواند ورشکستگی صندوقهای بازنشستگی را در حال وآینده روز به روز نزدیکتر کند.
سیاسی کاری صندوق ها و مدیریت ناکارآمد
از دیگر مشکلات صندوقها مدیریت نا کارآمد آن هاست. اکثر صندوقهای بازنشستگی شرکتهای عمومی غیر دولتی هستند که مدیریت آنها توسط دولت مشخص می شود؛ اما بر روند کارهای آنها دیگر نظارتی نمیکنند. مدیریت صندوقهای بازنشستگی تحت تأثیر سیاسی کاری است و به حیاط خلوتی برای رانت وسوء استفادهی مدیران تبدیل شده است.
گاهی اوقات شاهد این هستیم که مدیران بدون هیچ تفکر اقتصادی ریاست صندوقها را بر عهده می گیرند و شرایط را برای افزایش مشکلات صندوقهای بازنشستگی فراهم می آورند.
سن بازنشستگی هم یکی دیگر از مشکلاتی است وضعیت صندوق های بازنشستگی را تشدید کرده است. هرچه افراد دیرتر بازنشسته شوند نرخ پشتیبانی بیشتر تقویت میشود. با وجود اوضاع بد صندوقهایمان ما کاملاً برعکس عمل کردیم و قوانینی در سالهای اخیر وضع شد که هم سن بازنشستگی را در ایران کاهش داد و هم باعث افزایش بازنشستگی های پیش از موعد شد.
بازنشستگیهای پیش از موعد که به واسطه قوانین مختلف تکلیف شده اند؛ اصلیترین دلیل این اتفاق در صندوقها هستند. در این خصوص میتوان به بازنشستگی های پیش از موعدِ مشاغل سخت و زیان آور اشاره کرد که مهمترین دسته از بازنشستگیهای پیش از موعد در سازمان تأمین اجتماعی هستند. علاوه بر این ورود زود هنگام به صندوقهای بازنشستگی و امکان بازنشستگی صرفاً براساس سنوات حق بیمه پردازی (بدون در نظر گرفتن حداقل سن) را میتوان یکی از عوامل بازنشستگی در سن پایین عنوان کرد.
در دنیا سن بازنشستگی را با توجه به معیار امید به زندگی تعیین میکنند و سقف اختلاف میان سن امید به زندگی و سن بازنشستگی ۱۲ سال است. یعنی اگر قرار باشد ایران هم بر اساس معیار جهانی حرکت کند، باید سن امید به زندگی حدود ۷۴ سال و سن بازنشستگی حداقل ۶۲ سال باشد. اما سن بازنشستگی بهطور متوسط در تمام صندوقهای کشور ما حدود ۴۹ سال است. یعنی افراد ۲۵ سال زودتر از سن امید به زندگی بازنشسته میشوند. این مورد باعث افزایش بار برصندوقهای بازنشستگی است. این بازنشستگی پیش از موعد از دو محل به صندوق فشار وارد میکند.
آمارها نشان داده بازنشستگان جوان ما ۶۵ درصد مشاغل ایجادشده را پر کردهاند. پس اینکه می گویند اگر سن بازنشستگی افزایش یابد فضای کاری از افراد جوان گرفته خواهد شد حرفی کاملا غلط است. چون این فقط یک روی مسئله است. روی دیگر مساله این است که بازنشستگی زودهنگام به ضرر صندوقهای بازنشستگی است. مثلاً دولت سالانه ۱۰۰ هزار فرصت شغلی جدید ایجاد میکند که ۶۵ هزار فرصت آن توسط بازنشستههایی پر می شود که دیگر هیچ حق بیمهای نمیپردازند، پس ورودی صندوقهای بازنشستگی هم تحت تاثیر قرار میگیرد و کاهش مییابد.
به هر حال مشکلات صندوقهای بازنشستگی ماحصل سیاستهای اشتباهگذشته و انباشت آن هاست و نمیتوان آن را تنها به اشتباههای مدیریتی دولت کنونی نسبت داد، اما میتوان به جرأت گفت که تصمیمات اشتباه از ابتدای دولت کنونی و حضور مسئولان کمتجربه در مجموعه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی روند چالشهای صندوقها را تسریع کرده است.
بحران صندوق های بازنشستگی زنگ خطری است که به صدا در آمده است. این بحران به همان انداز جدی است که مسئله آب ومحیط زیست مهم است. اگر جلوی پیشرفت آن را نگیریم روزی می رسد که همه جا را فرا می گیرد و به همه اقشار جامعه آسیب می رساند. مطمئنا با گفتمان عمومی وصحبت با مردم، مردمی که هشت سال جنگ را پشت سر گذاشتند و حال این مشکلات سخت اقتصادی را تحمل می کنند با اصلاح برخی مشکلات پارامتریک می توانیم از این بحران عبور کنیم.
نوشته شده توسط:
news1